بهترین سایت خرید بنر فقط و فقط
Store-banner.rzb.ir
با این سایت بهترین بنر رو با بهترین و ارزان ترین قیمت بخرید
بهترین سایت خرید بنر فقط و فقط
Store-banner.rzb.ir
با این سایت بهترین بنر رو با بهترین و ارزان ترین قیمت بخرید
بلاخره گرفتمش
بزن لایکو
خیابانی وراججججج
لایکو بزن بابا...
. گوگل ميگه:
.
.
.
.
.
.
.
.
.
من صاحب همه چيم.
ويکي پديا: من همه چيو ميدونم .
فيسبوک: من همه رو ميشناسم .
اينترنت: من نباشم شماها هيچي نيستين.
برق:گوه نخوريد
.......................................................
ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺑﺎﺩﺧﺘﺮﻩ ﺗﻠﻔﻨﻲ ﺣﺮﻑ ﻣﻲ ﺯﺩﻡ ...
ﻳﻬﻮﻭﻭﻭﻭﻭﻭ
ﻣﺎﺩﺭﺵ ﮔﻔﺖ : ﺑﺪﻩ ﺑﻴﻨﻢ ﺑﺎﺯ ﺩﺍﺭﻱ ﺑﺎ ﺍﻭﻥ ﺯﺭ
ﻣﯿﺰﻧﯽ !!!
ﮔﻮﺷﻴﻮ ﺍﺯﺵ ﮔﺮﻓﺖ ﮔﻔﺖ : ﭼﻲ ﻣﻲ ﺧﻮﺍﻱ ؟؟؟؟
ﮔﻔﺘﻢ : ﻣﺪﺭﺳﺎﻥ ﺷﺮﻳﻒ !!!
ﮔﻔﺖ : ﺧﻔﻪ ﺷﻮ ﻛﺼﺎﻓﺖ ...
ﮔﻔﺘﻢ : ﻣﺪﺭﺳﺎﻥ ﺷﺮﻳﻒ !!!
ﮔﻔﺖ : ﺩﯾﮕﻪ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺯﻧﮓ ﻧﻤﯿﺰﻧﯽ ...
ﮔﻔﺘﻢ : ﻣﺪﺭﺳﺎﻥ ﺷﺮﯾﻒ !!!
ﮔﻔﺖ : ﭼﯽ؟؟ !
ﮔﻔﺘﻢ : ﻣﺪﺭﺳﺎﻥ ﺷﺮﯾﻒ !!!
ﮔﻔﺖ : ﮐﯽ؟؟ !
ﮔﻔﺘﻢ : ﻣﺪﺭﺳﺎﻥ ﺷﺮﯾﻒ !!!
ﮔﻔﺖ : ﮐﺠﺎ ؟؟ !
ﮔﻔﺘﻢ : ﻣﺪﺭﺳﺎﻥ ﺷﺮﯾﻒ !!!
ﺗﻠﻔﻦ : ﺑﯿﺴﺕ ﻭ ﻧﻪ ، ﺩﻭﺗﺎ ﺷﯿﺶ ...
ﺧﻮﺩﺷﻢ ﺧﻨﺪﺵ ﮔﺮﻓﺖ ﮔﻮﺷﯽ ﺩﺍﺩ ﺑﻪ ﺩﺧﺘﺮﺵ ﮔﻔﺖ
ﺑﺎﻫﺎﺵ ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻥ ﺑﭽﻪ ﺑﺎﺣﺎﻟﯿﻪ
.......................................
یارو زبونش میگرفته،
میره داروخونه می گه: آقا دیب داری؟
کارمند داروخونه می گه:
دیب دیگه چیه؟
یارو جواب می ده: دیب
دیگه. این ورش دیب داره، اون ورش دیب داره.
کارمنده می گه: والا ما
تا حالا دیب نشنیدیم. چی هست این دیب؟
یارو می گه: بابا دیب،
دیب!
طرف میبینه نمی فهمه،
می ره به رئیس داروخونه می گه.
اون میآد می پرسه: چی
میخوای عزیزم؟
یارو می گه: دیب!
رئیس می پرسه: دیب دیگه
چیه؟
یارو می گه: بابا دیب
دیگه. این ورش دیب داره، اون ورش دیب داره.
رئیس داروخونه می گه:
تو مطمئنی که اسمش دیبه؟
یارو می گه: آره بابا.
خودم دائم مصرف دارم. شما نمیدونید دیب چیه؟
رئیس هم هر کاری میکنه،
نمی تونه سر در بیاره و کلافه می شه.
یکی از کارمندای داروخونه
میآد جلو و می گه: یکی از بچههای داروخونه مثل همین آقا زبونش میگیره.
فکر کنم بفهمه
این چی میخواد. اما الان شیفتش نیست.
رئیس داروخونه که خیلی
مشتاق شده بود بفهمه دیب چیه، گفت: اشکال نداره. یکی بره دنبالش، سریع
برش داره بیارتش.
میرن اون کارمنده رو
میارن. وقتی می رسه، از یارو میپرسه: چی می خوای؟
یارو می گه: دیب!
کارمنده می گه: دیب؟
یارو: آره.
کارمنه می گه: که این
ورش دیب داره، اون ورش دیب داره؟
یارو میگه: آره،
همونه.
کارمند میگه: داریم! چطور
نفهمیدن تو چی می خوای!؟
همه خیلی خوشحال شدن که
بالاخره فهمیدن یارو چی می خواد. کارمنده سریع می ره توی انبار و دیب رو میذاره توی
یه کیسه نایلون مشکی و میاره می ده به یارو و اونم می ره پی کارش.
همه جمع می شن دور اون
کارمند و با کنجکاوی میپرسن: چی میخواست این؟
کارمنده می گه: دیب!
میپرسن: دیب؟ دیب دیگه
چیه؟
می گه: بابا همون که این
ورش دیب داره، اون ورش دیب داره!
رئیس شاکی می شه و می
گه: اینجوری فایده نداره. برو یه دونه دیب ور دار بیار ببینیم دیب چیه؟
کارمنده می گه: تموم شد.
آخرین دیب رو دادم به این بابا رفت!
.
.
.
*دلم خنک شد، آخر نفهمیدین دیب چیه*:):):)
.......................................................
کشاورزی مشغول پاشیدن بذر بود
مرد مغروری به او رسید و با تکبر گفت ...
بکار بکار که هر چه بکاری ما میخوریم.
کشاورز نگاهی به او انداخت و گفت ...
دارم یونجه میکارم!!!!
ﺭﻭﺯی ﺟﻮانی اﺯ اندیشمندی ﭘﺮﺳﻴﺪ ﭼﺮا اﻧﺴﺎن ها این قدﺭ ﺑﺮای ﭘﻮﻝ، ﻫﻤﺪﻳﮕﺮ ﺭا می ﺁﺯاﺭﻧﺪ و ﺑﻪ ﻫﻢ ﺑﺪی می کنند؟
اندیشمند ﻗﻮطی ﻛﺒﺮیتی اﺯ ﺟﻴﺐ ﺩﺭآﻭﺭﺩ، ﺳﻪ چوب ﻛﺒﺮﻳﺖ ﺭا در دست ﮔﺮﻓﺖ… اما سریعا ﺩﻭ چوب کبریت ﺭا ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺩﺭ ﻗﻮطی ﻧﻬﺎﺩ.
ﺁﻥ یک عدد چوب کبریت باقی مانده ﺭا ﻧﺼﻒ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺑﺎ ﺁﻥ ﻧﺼﻔﻪ ﻛﻪ ﻧﻮک ﺗﻴﺰی ﺩاﺷﺖ ﻻی ﺩﻧﺪاﻥ ﺧﻮﺩ ﺭا ﺗﻤﻴﺰ ﻛﺮﺩ و ﮔﻔﺖ: نمی دانم!
هاهاها....چ کیفی داره یکیو بزاری سرکار!!!
پسره پست گذاشته:
تو اسمونا دنبالت میگشتم ، زیر غریبه ها پیدات کردم!!!!
.
.
.
دوس دخترشم زیرش کامنت گذاشته:غریبه نیست پسر عموته!!!
......................................................................................................
دختره نوشته بود که:
.
.
.
.
.
من یه گوگل واسه مغزم لازم دارم یه آنتی ویروس هم واسه دلم..
یکی کامنت گذاشته بود:
پس یه فتوشاپ هم واسه قیافت بزار
..................................................
به سلامتی اون کسی که بهش گفتن:
چرا از مرگ می ترسی؟؟؟
گفت:
فقط بخاطر گریه ی مادرم...
دانشنمدان متعقدند که مغز انسان ها فقط به
ابتدا واتنهای کملات توجه مکینه برای هیمنه
که شماالآن 6 تا کلمه اشتباه رو درست خوندین
حتما حتما حتما حتما ادامه ی مطلبو بخونید پول تو دستته پس از دستش نده برو ادامه ی مطلبو بخون و نظر هم فراموش نکن.
تعداد صفحات : 36